تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، طرف زده به شیشه، میگه: آقا شما هم میخوای گاز بزنی؟
میگم: پـَـ نه پَــ، من منتظرم نوبتم برسه برم دستگیره پمپ رو لیس بزنم!
پشه نشسته رو پام داره خونمو میخوره، دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه میخوای بکشیش؟!
میگم: پـَـ نه پَــ، خونش رو خورده میخوام بزنم پشتش آروغ بزنه بعدم ببرم بخوابونمش!!
اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه... همخونهایم اومده میگه داره جون میده..؟
میگم: پـَـ نه پَــ، قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته.
رفتم پمپ بنزین به یارو میگم 40 تا بزن. میگه 40 لیتر؟
میگم پـَـ نه پَــ، 40 قاشق چایخوری.
به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟ میگه: از شوهرش؟
میگم: پـَـ نه پَــ، چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد
از دل درد دارم میمیرم و جلوی دستشویی دارم پیچ و تاب میخورم. بعد 2 ساعت یارو اومده بیرون میگه دستشویی داری؟
میگم پـَـ نه پَــ، دیدم فضای مناسب و دلبازیه اومدم موج مکزیکی تمرین میکنم.
به دوستم گفتم برو بالا نردبون لامپ چراغ رو ببند. رفته بالا میگه: بچرخونمش؟
میگم پـَـ نه پَــ، تو نگهش دار من نردبون رو میچرخونم لامپ سفت شه!
دوستم در یخچال رو باز کرده، دیده هیچی توش نیس، میپرسه: واقعا خالیه!؟
میگم پـَـ نه پَــ، هیدنشون کردیم که غریبهها نبیننشون!
میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟
سرخ پوسته گفت پـَـ نه پَــ، ژاپنه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم!
دارم رو تردمیل عین چی میدوم یکی اومده میگه این جوری میدویی لاغر کنی؟
میگم پـَـ نه پَــ، تمرین میکنم واسه نقش آفرینی تو سری جدید میگ میگ آماده شم...!
پایان نامه م تموم شده زنگ زدم به استاد میگه میخوای دفاع کنی؟
میگم پـَـ نه پَــ، قصد حمله دارم
2 ساعته از بیرون صدای قار قار میآد… داداشم میگه گوش کن، انگار صدای کلاغه؟
میگم پـَـ نه پَــ، قناریه هوس کرده متال بخونه!
رفتم درمونگاه، منشیه میگه: مریض شمایید؟
میگم پـَـ نه پَــ، من میکروبم، اومدم خودم رو معرفی کنم!
با دوستم رفتیم باغ وحش، جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم میگه: شیرِه؟
میگم: پـَـ نه پَــ، گربه س باباش مرده ریش گذاشته!
داداشم تو خونه خوابیده بود با دوستم از خیابون اومدیم تو خونه، میپرسه خوابه؟
میگم پـَـ نه پَــ، رفته رو اسکرین سیور، ماوس رو تکون بدی روشن میشه!
داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته. برگشتم خونه، در زدم داداشم در رو باز کرده با تعجب میپرسه حامد تویی؟! نرفتی باشگاه؟
میگم: پـَـ نه پَــ، حامد رسید من دیلیوریشم...
واسه استخدام رفتم یه شرکتی خانومه میگه: شما برای آگهی استخدام اومدین؟
میگم پـَـ نه پَــ، اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین!
رفتم دادگستری طرف میپرسه شمام شکایت دارید؟
میگم پـَـ نه پَــ، یه خرده برنج داشتم، آوردم با ترازوی عدالت وزن کنم!
رفتم خونه دوستم کامپیوترش خرابه. میگم پاورت سوخته کامل! میگه یعنی یکی دیگه بگیرم؟
میگم پـَـ نه پَــ، فکر کن سوختگیش جدی نیست، پماد سوختگی بزنی خوب میشه!
هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم. آمپولارو دادم به پرستاره. میگه بزنم؟
میگم پـَـ نه پَــ، توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!
عکس نیمه? راست صورتم رو گذاشتم فیس بوک، اومده میگه: عکس نصفه گذاشتی رو پروفایلت؟
میگم: پـَـ نه پَــ، توی حراج بودم 50 درصد تخفیف بهم خورده این شکلی شدم
رفتم دم مغازه میگم قرص پشه دارین؟ میگه واسه کشتنش میخوای؟
میگم پـَـ نه پَــ، برا معالجه سردردش میخوام!
کمرم درد میکنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد میکنه؟
میگم پـَـ نه پَــ، میخوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.
رفتم بانک پول بگیرم. کارمنده میگه پول رو میبرین؟
میگم پـَـ نه پَــ، میخوام وایسم اینجا هر کس از در اومد بریزم رو سرش شاباش بدم.
دارم به خواهر زادهام دیکته میگم... رسیده آخر خط، میگه برم سر خط؟
میگم پـَـ نه پَــ، بقیه ش رو روی فرش بنویس!
داشتیم تو خیابون قدم میزدیم که یهو صدای ترمز شدیدی اومد و دو تا پا یکی عمودی یکی افقی رفت رو هوا. ملت جمع شدن بالای سر طرف که در این هنگام راننده پیاده شد و در کمال خونسردی گفت: آقا چیزیتون شد؟ طرف هم با همون وضع و صورت خونی مالی در حالی که به سختی نفس میکشید گفت: پـَـ نه پَــ، خودمو انداختم زمین از داور پنالتی بگیرم! راننده گفت: نمکدون! منظورم اینه که میخوای زنگ بزنم اورژانس؟ طرف گفت: پـَـ نه پَــ، زنگ بزن برنامه نود، عادل اینا کارشناسی کنن آیا صحنه پنالتی بوده یا نه!
تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامانم اومده میگه چیزی شکوندی؟
میگم پـَـ نه پَــ، شیشه نازک تنهایی دلم بود، صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!
کله صبحی دوستم میخواست بیاد با هم درس بخونیم، بهش زنگ زدم گفتم دوتا نون هم بگیر بیار. گفت واسه صبحونه؟
گفتم پـَـ نه پَــ، واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون!
خواهرم از بیرون اومده خونه میبینه پشت سیستمم. میگه باز کامپیوترو روشن کردی؟
میگم پـَـ نه پَــ، دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه تقویت چشات خوبه!
تو هواپیما نشستم دارم دعا میخونم بغل دستیم میگه دعا میکنی سالم برسی؟
میگم پـَـ نه پَــ، دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا میکنم سقوط کنیم!
مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟!
میگم پـَـ نه پَــ، خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن !
به یارو میگم حاجی، بزن تو دنده من هول میدم روشن شه. میگه بزنم 2 ؟
میگم پـَـ نه پَــ، بزن 3فوتبال داره !
رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین؟ میگه بال مرغ؟
میگم پـَـ نه پَــ، بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم !
پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟
میگم بهشت زهرا ! میگه واسه چی ؟ میگم واسه پدر بزرگم.
میگه اِ ؟ فوت کرده ؟ میگم پـَـ نه پَــ، تمرینی اومدیم مانور !
مامانم سفره پهن کرده بود، بهش گفتم میخوای شام بیاری؟
گفت: پـَـ نه پَــ، میخوام گلای سفره رو آب بدم !
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم ازراه اومده میگه خوابه؟
میگم پـَـ نه پَــ، رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!
سر سفره عقد، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟
عروس: پـَـ نه پَــ، متهمی !
به معلممون میگم آقا اجازه هست بریم دستشویی ؟! میگه واجبه ؟!
میگم پـَـ نه پَــ، مستحبه !!
همسایمون عروسی داشتن
دوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد.د وستم گفت عروسیه؟
میگم پـَـ نه پَــ، همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !
دوستم میپرسه تو هم مثل من به طبیعت و دریا و گل و چیزای رمانتیک علاقه داری؟
میگم پـَـ نه پَــ، من فقط به زباله دونی و آشغال و توالت عمومی و چیزای چندش آور علاقه دارم!
مامان و بابام موقع جابه جا کردن مبل یکدفعه ولش کردند رو پام اشکم در اومده، تازه می پرسن دردت اومد؟
میگم پـَـ نه پَــ، از اینکه می بینم رابطه شما دوتا انقدر خوبه و با هم همکاری می کنید، دارم اشک شوق می ریزم!
لپ تاپم رو بردم نمایندگیش، می گم ضربه خورده کار نمی کنه، یارو میگه ضربه فیزیکی؟!
میگم پـَـ نه پَــ، یکم بی محلی کردم، ضربه روحـــی خورده.
دارم کمرمو با نبش دیوار می خارونم خواهرم میگه کمرت می خاره ؟
میگم پـَـ نه پَــ، دارم علامت گذاری می کنم واسه خرس ها راهو گم نکنن!
دارم چایی می خورم داغ بود سوختم داداشم می پرسه سوختی؟
میگم پـَـ نه پَــ، رفتم مرحله بعد!
به همکارم می گم همین الان یه فیلم باحال دانلود کردم، می گه از تو اینترنت؟
میگم پـَـ نه پَــ، از تو کانال کولر، اتفاقاً پهنای باندشم زیاده، قطعی هم نداره!
رفتم ساعت سازی به یارو می گم ساعتم کار نمی کنه، میپرسه یعنی درستش کنم؟
میگم پـَـ نه پَــ، باهاش صحبت کن سر عقل بیاد بره سر کار!
تو فرودگاه دارم با رفیقم حرف میزنم یارو داره رد میشه میپرسه: شما ایرانی هستین؟
میگم پـَـ نه پَــ، ما چینی هستیم فقط روی ما فارسی ساز نصب کردن!
رفتم دکتر از منشیه می پرسم دکتر هست؟ میگه بله می خوایید برید پیششون؟
میگم پـَـ نه پَــ، اومدم ببینم اگه این وقت شب هنوز تو مطبند، تلاش شبانه روزیشون رو سرمشق زندگیم قرار بدم و برم!
رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟
میگم پـَـ نه پَــ، ما پشه ایم اومدیم مهمونی…!
تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید. دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟
میگم پـَـ نه پَــ، برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره !
شیشه رفته تو دستم، دارم از درد جیغ و داد می کنم. به رفیقم میگم در بیار، میگه شیشه رو؟
میگم پـَـ نه پَــ، ادای من و در بیار شاد شیم !
تصادف کردم، زنگ زدم 110 … پلیسه اومده میگه تصادف کردی؟!
میگم پـَـ نه پَــ، اینا همش نقشه بود بیای ببینمت !
یارو با 160 تا سرعت زده به یه عابر پیاده، عابره پرت شده 20 متر اونطرفتر افتاده زمین هیچ تکونیم نمیخوره. دوستم میگه یعنی مرده؟
میگم پـَـ نه پَــ، داره تمارض میکنه پنالتی بگیره !
بعد از کلی کلنجار رفتن با شریکم بهش گفتم باید از هم جدا شیم. میگه یعنی جداً از هم جدا شیم؟
میگم پـَـ نه پَــ، من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جدا شیم، تو بگی که نمیتونم !
یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید. تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره ؟!
میگم پـَـ نه پَــ، آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع میشه !
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند. گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند.
میگم پـَـ نه پَــ، کچلی را بگرفتند و سرش شانه زدند!
اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم … رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟
میگم پـَـ نه پَــ، می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدیم.
رفتم سوپر مارکت میگم اقا ببخشید یه لامپ100محبت کنین. آورده تست کرده میگه میبری؟
میگم پـَـ نه پَــ، همین جا میخورم!
رفتم بانک به آقاهه پشت میز میگم آقا ببخشید شما صندوق دارین؟
میگه پـَـ نه پَــ، هاش بکم!!!
روی نیمکت توی پارک، روزنامه دستمه... اومده میگه... روزنامه میخونی؟
میگم پـَـ نه پَــ، سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم!
دارم تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد، وایساده میگه وای خیس شدید ؟
میگم پـَـ نه پَــ، دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته... اینا اشک شوقه!
رفتم جلسه ثبت نام 1ساعت وایسادم. یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟
میگم پـَـ نه پَــ، اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم و بروم!